وبلاگ علمی تفریحی نوجوانان ( فاطیما) وبلاگ علمی و تفریحی نوجوان |
||
شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 2:7 PM :: نويسنده : fatima
Keep an eye open on something
معنی: مراقب چیزی بودن
- We've asked the neighbors to keep an eye open on the house for us while we are away.
- ما از همسایه ها خواسته ایم که وقتی بیرون هستیم مراقب خانه باشند. Feel like (doing something)
معنی فارسی: خواستن
- I don't want to stay home again tonight, I feel like doing something.
- من نمیخوام امشب دوباره خونه بمونم، من میخوام یه کاری بکنم. Shake a Leg
معني: شتاب کردن، عجله کردن
- Mary, you always take such a long time to put on your makeup. Come on, shake a leg!
- مري، تو هميشه کلي طول ميکشه که خودت رو آرايش کني. بجنب ديگه!
Lose one's head معنی: دستپاچه شدن - When Mel saw a dog in the street right in front of his car, he lost his head and drove into a tree. - وقـتی مل سگی را در خیابان درست در مقابـل ماشینش دید، دستپاچه شد و بـه یک درخت زد.
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|